سوالی که برای خیلی از جوانان مطرح است، این است معاونتی که عنوانش معاونت امور جوانان است، برای مسائل اساسی جوانان از جمله اشتغال، امنیت شغلی، شادی، تفریح سالم، سرگرمی و… چه کرده است؟ آن هم در شرایطی که زیر بار فشار اقتصادی هستیم.
معاونت امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان، یکی از دستگاههای دولتی موجود برای رسیدگی، رصد و رفع نیازهای قشر جوان است. در شرح وظایف این معاونت مطالعه و پژوهش در حوزههای راهبردی امور جوانان به منظور بازشناسی و تبیین مسائل و نیازهای گوناگون جوانان و ارائه راهبردهای مناسب برای حل مسائل آنان و هماهنگی مطالعات کاربردی دستگاههای اجرایی در این زمینه، شناسایی، نظارت، حمایت و تقویت تشکلهای غیردولتی جوانان همچنین شناسایی فعالیتهای قابل واگذاری دستگاههای اجرایی به تشکلها و سازمانهای غیردولتی جوانان با همکاری مراجع ذیربط از جمله اهداف تعیین شده است.ضمن اینکه بررسی عملکرد و میزان اثربخشی فعالیتهای دستگاههای اجرایی مرتبط با امور جوانان و ساماندهی و نظارت بر مراکز خدمات مشاورهای و اطلاعرسانی جوانان و طراحی و مدیریت برنامههای ملی ویژه و فرابخشی و نمونهسازی فعالیتهای مربوط به جوانان با همکاری دستگاههای اجرایی مربوط نیز در شرح وظایف معاونت امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان گنجانده شده است.
از دیگر وظایف این معاونت که کار اصلی آن پیرامون مطالبات قشر جوان است، میتوان تهیه و تدوین «برنامه جامع ساماندهی امور جوانان کشور»، مطالعه و بررسی قوانین و مقررات مربوط به جوانان در جهت رفع کاستیها و پیشنهاد برای تغییر و اصلاح یا وضع قوانین جدید، ساماندهی فعالیتهای فراغتی نسل جوان متناسب با مقتضیات دوره جوانی در جهت سازندگی کشور و رفع محرومیت فرهنگی و اجتماعی جوانان در مناطق شهری و روستایی، ارائه شیوههای مناسب برای استفاده بهینه از استعدادها و تواناییهای جوانان و همکاری در تعیین ضوابط و استاندارد برای فعالیتهای مراکز فرهنگی و هنری مربوط به جوانان را برشمرد.
«وحید یامینپور» نویسنده و مجری-کارشناس تلویزیون، در حال حاضر معاون امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان است. او در آغاز کار خود در توییتر این طور نوشته بود: معاونت امور جوانان مامور به رصد مسائل جوانان و پیگیری آنها از نهادهای مسوول و موظف به زمینهسازی برای رشداجتماعی و هویتی نسل جوان است.
البته یامینپور علاوه بر اینکه معاون امور جوانان در وزارتخانه ورزش و جوانان است، دبیر شورای عالی جوانان نیز هست که ریاست این شورا برعهده رئیس جمهور است و احیای دبیرخانه شورای عالی جوانان و فعال کردن ظرفیت دستگاههای اجرایی عضو این شورا، تنظیم و برگزاری جلسات شورای عالی جوانان و پیگیری و نظارت بر حسن اجرای مصوبات آن، ایفای نقش نمایندگی شورا در مراکز و مجامع مربوط به جوانان را به عنوان اهم اهداف و وظایف این شورا عنوان کردهاند.
ارتقای نقش و جایگاه ستاد ملی ساماندهی امور جوانان، نظارت بر عملکرد ستادهای ساماندهی امور جوانان در استانها، ارتباط مؤثر با اقشار مختلف جوانان سراسر کشور در راستای کشف ظرفیتها و استعدادهای جوانان در حل مسائل کشور نیز از دیگر خواستههای این شوراست که دبیر و رئیس شورا باید مجدانه در راستای اجرایی شدن این اهداف قدم بردارند.
با توجه به گستردگی اهداف و مسئولیتهایی که معاون امور جوانان و دبیر شورای عالی جوانان برعهده دارد همچنین امکان برآورده ساختن مطالبات جوانان متناسب با امکانات پیش روی این مقام مسئول، تصمیم به بررسی میدانی دیدگاه نسل جوان نسبت به معاونت امور جوانان و عملکرد آن گرفتیم. گزارش پیش رو خلاصهای از نظرات جوانان کشور درخصوص معاونت امور جوانان است که در ادامه میخوانید:
برای شادی، تفریح سالم و سرگرمی جوانان چه کردهاید؟
ابتدا به نارمک در شرق تهران رفتیم؛ جایی که به دلیل وجود منطقهای به اسم هفت حوض و وجود مراکز خرید متعدد، کافهها و رستورانهای جذاب، محل تفریح و تردد جوانان زیادی است؛ آقای نوروزی؛ جوان کاسب و خوش نام در هفت حوض اولین نفری بود که با او گفتوگو کردیم؛ این مرد جوان که کمتر از دو سال پیش متاهل شده بود، به گفته خودش از ۲۰ سالگی وارد بازار کار شده و حالا بعد از ۱۵ سال تلاش و فعالیت، توانسته خانهای اجاره کند، ماشین بخرد و حدود یک سال و نیم قبل عروسی بگیرد.
از او پرسیدیم که به عنوان یک جوان چقدر با معاونت امور جوانان کشور آشناست و او در پاسخ به سوال ما اینطور گفت: با اینکه از جمله افرادی هستم که دنبال کننده اخبارم، باید اعتراف کنم شاید خیلی گذری اسم این معاونت را شنیدهام و آنچه تا امروز از این معاونت به گوشم خورده، خبرهایی نبوده که باعث ماندگاری یا اهمیت این دستگاه دولتی در ذهنم شده باشد.
نوروزی ضمن اظهار بیاطلاعی از آخرین فعالیتها و دستاوردهای معاونت امور جوانان بیان کرد: سوالی که برای من و خیلی از جوانان مطرح است، این است معاونتی که عنوانش معاونت امور جوانان است، برای مسائل اساسی جوانان از جمله اشتغال، امنیت شغلی، شادی، تفریح سالم، سرگرمی و… چه کرده است؟ آن هم در شرایطی که زیر بار فشار اقتصادی هستیم.
این فروشنده جوان که وضعیت کاسبی خوبی هم داشت، تاکید کرد که اگر ناشکری نکنم در حال حاضر از نظر مالی اوضاع خوبی دارم یعنی میتوانم نیازهای خودم و همسرم را تامین کنم، اما اگر واقع بینانهتر و عمیقتر به اوضاعی که در آن قرار دارم نگاه کنم، در بازار کار فعلی امنیت شغلی وجود ندارد و توقع دارم دستگاهی مانند معاونت امور جوانان به چنین موضوع ورود پیدا کند که فکر نمیکنم تا به حال اینطور بوده باشد.
نوروزی افزود: افرادی که در بازار و صنعت و به کلی مشاغل آزاد، بخصوص در حوزه تجارت کار میکنند، حتی کسب و کارهای کوچک در حد کار من که به یکی دو مغازه شلوار فروشی کوچک محدود میشود، بیشترین انتظاری که از سازمان مرتبط با جوانان دارند، این است که به نیازهای حیاتی ما مانند تامین شغل، رفاه و حتی تفریحاتی سالم، توجه شود، ولی شما از هرکدام از هم صنفهای من سوال کنید بعید میدانم اطلاعی در خصوص فعالیت معاونت جوانان در این زمینهها داشته باشند!
معاونت جوانان برای «امنیت اقتصادی» و «رفاه» جوانان چه کرده است؟
این جوان تاکید کرد: ما هر روز ساعاتی را در فضای مجازی سپری میکنیم و در مقایسه با سالهای قبل بیشتر با وضعیت زندگی هم سن و سالهای خودمان در کشورهای خارجی آشنا شده ایم. با همه تفاوتهایی که میدانیم از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی و… با خارجیها داریم، اما به هر حال بخشهایی از وضعیتی که آن جوانان تجربه میکنند، «امنیت اقتصادی» و «رفاه» است.حالا معاونت امور جوانان کدام اقدام مشهود در این زمینهها را انجام داده؟ اگر هم انجام داده چرا در حدی نبوده یا اطلاع رسانی درستی صورت نگرفته که من به عنوان جوان ایرانی از آن خبر داشته باشم؟ اشکال در این شرایط از من است که بی خبرم یا مقام مسئول در این معاونت؟ واقعا توقعات ما جوانان در حدی هست که دولتمردان بتوانند شرایط تحقق این توقعات را ایجاد کنند، در واقع ما اصلا توقع زیادی نداریم.
نوروزی ضمن بیان اینکه برخی از اقوامش به دلیل رسیدن به وضعیت مطلوبتر از کشور مهاجرت کرده اند، گفت: وقتی از آنها میپرسیدم واقعا چطور میتوانید از کشور بروید؟ چطور دلتان میآید از خانواده و دوستانتان دل بکنید؟ و… میگفتند ما فقط یک دوره جوان هستیم و وقتی در کشورمان نیازهایمان پاسخ داده نمیشود، تا جوان هستیم ترجیح میدهیم مهاجرت کنیم.
خروجی معاونت امور جوانان ملموس نیست
این فروشنده ۳۵ساله افزود: وقتی معاونتی مثل امور جوانان دغدغههایی نزدیک به دغدغههای واقعی ما جوانان ندارد و اصلا اقداماتی نمیکند که با آنچه ما جوانان واقعا نگرانش هستیم همسو باشد، امیدمان به بهبود اوضاع کم میشود و ممکن است برخی به مهاجرت فکر میکنند.ما از وزارت کشاورزی، وزارت نفت یا وزارت صمت که نمیتوانیم توقع داشته باشیم دغدغههای جوانان را درک و برطرف کنند! این چیزها در حیطه مسئولیت وزارتخانهای است که نام جوانان را روی آن گذاشتهاند و طبیعتا باید دستگاهی مرتبط و مختص به حوزه جوانان داشته باشیم که ظاهرا داریم، اما در واقعیت، خروجی قابل لمسی از آن برای من به عنوان یک شهروند عادی در این جامعه قابل رویت نیست.
او در پاسخ به این سوال که فکر میکنید عدم اطلاعرسانی کافی از فعالیتهای این معاونت یا مدیریت نادرست آن تا چه اندازه در بیخبری جوانان از فعالیتهای معاونت امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان تاثیر داشته است؟ اظهار کرد: واقعا خیلی از ما جوانان از وجود چنین معاونتی بیخبر هستیم. وقتی اتفاقی از سوی این معاونت رخ نمیدهد که ما نتیجه آن را مستقیما در زندگی خودمان حس کنیم، چطور باید از وجود این دستگاه خبر داشته باشیم؟ ما آنقدر مشکل داریم که دیگر به فکر شمارش دستگاههای دولتی نیستیم. این دستگاهها برنامهریز هستند و در واقع نمایندگان مردم محسوب میشوند و باید به صورتی برنامه ریزی کنند و سیاستی به خرج دهند که ما نتیجه انتخابهایمان و تصمیمات مسئولان روی کار را به راحتی ببینیم و بعد آنها را مورد قضاوت قرار بدهیم و حتی اگر احساس کردیم معاونت یا وزارتخانهای کارش را درست انجام نمیدهد، امکانی برای انتقاد و بیان نظراتمان داشته باشیم.
این جوان عنوان کرد: اگر امروز بر این باور باشم که معاونت جوانان فعالیت درست و روشنی ندارد، کجا میتوانم این دیدگاه خودم را مطرح کنم؟ اصلا چطور باید این وضعیت را به مسئولان گوشزد کرد؟ چه مجرایی برای برکناری مدیری که شایسته خدمت نیست پیش روی مردم عادی وجود دارد؟ بر فرض من و خیلی از جوانان معتقدیم معاونت امور جوانان خدماتی ارائه نمیکند یا حجم خدماتش پاسخگوی نیازهای ما نیست. این حرف را کجا و به چه کسی باید بزنیم؟ مگر این معاونت برای ما جوانان ایجاد نشده، پس چرا با ما قطع رابطه کرده است؟!
دولتهای مختلف کار خاصی برای جوانان نکردهاند
او در ادامه تصمیم گرفت در خصوص فعالیتهای معاونت جوانان در تلفن همراهش جستوجویی کوتاه داشته باشد و بعد از دقایقی کوتاه گفت: به نظرم دادن وام ازدواج و تاسیس دفتر مشاوره و این دست کارها که به عنوان خدمات معاونت امور جوانان در خبرها ذکر شده، اگر نهایت کاری باشد که این معاونت انجام میدهد، به راحتی میتوان همین وظایف مختصر را به دستگاه دیگری مثلا وزارت ارشاد و… واگذار کرد و هزینههای دولت را هم کاهش داد. من کارشناس نیستم، ولی یک شهروند و یک جوان تحصیل کرده ایرانی هستم که در جواب شما به عنوان یک خبرنگار در دنیایی که اطلاعات و خبرها به سرعت منتشر میشود، به جرات میگویم دولتهای مختلف در این سالهایی که حداقل من به خاطر دارم، کار خاصی برای جوانان نکردهاند که بتوانیم مشخصا بگوییم فلان اقدام دولت برای جوانان این نتیجه مثبت و گسترده را حاصل کرده است. باور کنید همین حالا اگر به جای تهران در شهرهای دورافتاده از جوانی هم سن و سال من درخصوص این معاونت میپرسیدید همینقدر اطلاعاتی که من دارم که هیچی هم نیست، نداشتند. به این دلیل که وقتی در زندگی روزمره ما دستاورد چنین معاونتهایی حس نمیشود، بود و نبودشان فرق چندانی ندارد.
برای کاهش اعتیاد جوانان چه کردهاند؟
نوروزی اضافه کرد: امروز از افزایش طلاق، مشکل اعتیاد و گستردگی این بیماری بین جوانان کشور و… خبرهای متعددی به گوش میرسد، ولی در مقابل این حجم از خبرهای منفی با چنین مضامینی، آیا خبر مثبت و نتیجه بخشی در سطحی گسترده، در راستای حل فقط همین دو مشکل به گوش ما رسیده است؟ آیا میزان طلاق در کشور کم شده است؟ اعتیاد جوانان کاهش یافته است؟ من فکر میکنم نه تنها مشکلات جوانان با وجود چنین معاونتی کم نشده، بلکه اکنون از نظر من عمیقتر هم شده است، چراکه حالا میدانیم چنین دستگاهی در دولت وجود دارد که نام جوانان را یدک میکشد، اما در حقیقت نه جوانان را به درستی میشناسد و نه دغدغههایش به دغدغههای واقعی جوانان نزدیک است و این شرایط بیشتر ما را ناامید میکند و اگر معاونت امور جوانان نداشتیم، میتوانستیم لااقل خودمان را اینطور دلداری بدهیم که مشکل فعلی ما جوانان نبود یک معاونت یا ارگان دولتی است، ولی حالا غصه ما دوبرابر شده چرا که معاونتی مرتبط داریم و وضع ما اینطور است!
بلاگرهایی که به معاونت امور جوانان دعوت شدند نماینده جوانان ایرانی بودند؟!
در ادامه برای آشنایی با نظرات جوانان بیشتری، از شرق تهران به سمت محله کاشانک در منطقه نیاوران رفتیم؛ در به اصطلاح بالای شهر هم جوانانی با دغدغههای مختلف زندگی میکنند که ممکن است چالشها و دغدغههای متفاوتی نسبت به جوانان مناطق جنوبی شهر داشته باشند، اما حداقل در یک موضوع به اسم جوانی وضعیت این افراد مشترک است. به همین منظور وارد یک کتابفروشی قدیمی شدیم که دختری ۲۳ساله فروشنده آن بود. او که نزدیک به ۴ سال در زمینه فروش کتاب کار میکرد، بدون تعلل با ما وارد گفت و گو شد.
از این دختر جوان که نامش عسل بود، پرسیدیم که آیا اطلاعی از عملکرد معاونت امور جوانان دارد؟ او در پاسخ اینطور اظهار کرد: فکر میکنم معاونت امور جوانان همان معاونتی است که «وحید یامینپور»؛ مجری تلویزیون رئیس آنجاست.
بعد با اشاره به خبر دعوت یامینپور از بلاگرهای اینستاگرامی برای حضور در این معاونت و حواشی آن ادامه داد: واقعا تنها چیزی که از معاونت امور جوانان در ذهن دارم همین خاطره است! به همین دلیل اولین سوالی که به ذهن خودم میرسد این است که آیا آن بلاگرها نماینده جوانان کشور بودند که به دفتر معاونت امور جوانان دعوت شدند؟ اصلا آنها در جایگاهی بودند که در آن جلسه دعوت شوند؟ بر فرض که نماینده جوانان ایرانی بودند، نتیجه و خروجی این جلسه چه شد؟ این جلسه چه عایدی و فایده واقعی برای ما جوانها داشت؟ کدام یک از گرههای زندگی جوانان را حل کرد؟ صادقانه بگویم که در این مدت چیزی مشاهده نکردم ضمن اینکه معتقدم بعید است این دست جلسات توانایی مشکل گشایی داشته باشد.
مسائل جوانان مثل روز روشن است؛ چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
او افزود: من خیلی خوشحالم که جوانان و مسائل آنها آنقدر برای دولتمردان ما مهم است که برای این قشر یک معاونت اختصاصی راه انداخته اند، اما نکته اینجاست که من به عنوان جوانی که بعد از پایان دبیرستان مشغول کار شدهام، کجا و چطور میتوانم خواستههایم را به این معاونت منتقل کنم؟ در شرایطی که فضای مجازی روابط انسانها را از هر طبقهای که باشند، به یکدیگر نزدیک کرده است، توقع داریم برنامهها یا نشستهایی برای ارتباط مستقیم جوانان با این معاونت برگزار شود. یعنی فضایی باشد که جوانان نه به صورت انتخابی که به شکلی کاملا آزاد بتوانند با مسئولان معاونت جوانان دیدار کنند و خواستههای واقعی خودشان را بیواسطه به گوش این مسئولان برسانند. هرچند باز هم فکر میکنم چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؛ یعنی مسائل جوانان مثل روز روشن است و فقط یک سیاستگذاری درست و علمی میتواند پاسخگوی مطالبات روز جوانان باشد.
حتما باید نیازهایمان را بگوییم تا دست به کار شوید؟
پس از پایان صحبتهای عسل، با اتوبوسهای میدان تجریش به راهآهن، تا چهارراه ولیعصر پایین آمدیم؛ این منطقه از تهران یکی از نقاطی است که به دلیل وجود فضاهای دانشگاهی متعدد و اماکن فرهنگی از جمله سالنهای اجرای تئاتر، آموزشگاههای هنری، کتابفروشیها و… همیشه میزبان جوانان پایتخت است.
در پارک دانشجو و نزدیکی تئاتر شهر با گروهی از جوانان بحث را آغاز کردیم. گفت و گوی گروهی ما، با سوالی در مورد کارکرد معاونت امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان شروع شد؛ ابتدا امیرحسین که دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نقاشی و جوانی ۲۵ساله بود با طرح این سوال که چه ضرورتی دارد من به عنوان جوان از وجود معاونت جوانان اطلاع داشته باشم، بیان کرد: برفرض که من بدانم چنین معاونتی وجود دارد؛ این موضوع چه تغییری در اصل مسئله که عدم رسیدگی مسئولان به امور جوانان است ایجاد میکند؟ واقعا فکر میکنید معاونت امور جوانان باید منتظر باشد تا جوانان نیازهایشان را به گوش آنها برسانند تا دست به کار شود؟!
این نقاش جوان عنوان کرد: من که فکر میکنم اگر معاونت امور جوانان از نیازهای ما بیخبر است که واقعا جای تاسف دارد، چون نیازهای قشر جوان آنقدر عیان و واضح است که هر اشارهای به این نیازها تکرار مکررات است. اگر هم این معاونت از دغدغه و چالشهای قشر جوان خبر دارد و وضع جوانان این است که میبینیم، باز هم جای تاسف دارد، چراکه بودجه دولت صرف دستگاهی میشود که خروجی ملموسی برای کف جامعه ندارد. حالا اینکه مشکل قطع بودن ارتباط وزارتخانه و معاونت مرتبط با جوانان از مدیریت غلط و جاگیری افراد نامناسب و غیرکارشناس در این مسند است یا در جای دیگری باید دنبال علت مشکل باشیم، بحث پیچیده و کارشناسی است که من به عنوان شهروندی معمولی نمیتوانم به راحتی در خصوصش اظهار نظر کنم.
امیرحسین تاکید داشت که اگر خروجی معاونت امور جوانان و نتایج فعالیتهایش آنقدر پررنگ نباشد که وقتی از من به عنوان یک جوان میپرسند آخرین اطلاع شما از فعالیت این معاونت چیست؟ پاسخ روشنی نداشته باشم، این وضعیت فقط این نگرانی را ایجاد میکند که نکند یک دستگاه دولتی بیتالمال را هدر دهد!
او در ادامه این نکته را اضافه کرد که هر فعالیتی تا زمانی که نتیجه روشن و قابل لمسی نداشته باشد، یعنی شاهد خروجی با کیفیت و قابل لمسی از آن اقدام نباشیم، معنایش این است که کاری بیثمر انجام شده است.
در اوج جوانی، نگران آیندهام
در ادامه صحبتهای امیرحسین، دوست او رضا که دانشجوی گرافیک بود و ۲۷ سال سن داشت، وارد بحث شد و افزود: من چه از فعالیتهای معاونت امور جوانان اطلاع داشته باشم چه نداشته باشم، وظیفه این دستگاه دولتی است که خودش نیازسنجی کند، جامعه هدفش را بشناسد، احتیاجات واقعی جوان ایرانی را بداند و در صدد رفع آن اقدام کند. ما امروز در اوج جوانی نگران آیندهای هستیم که ابهام دارد؛ حتی اگر شغل ثابتی پیدا کنیم و خیالمان از بازنشستگی و دوران پیری راحت باشد، بازهم مردد هستیم که با این اقتصاد بیمار به عنوان مثال اصلا صندوق بازنشستگی در آینده وجود خواهد داشت که ما از نظر مالی تامین باشیم؟
او تاکید کرد: امید؛ یکی از حیاتیترین نیازهای بشر برای ادامه زندگی است و ما جوانان امروز آن طور که باید امیدوار نیستیم. یعنی بیشتر از اینکه به آینده و تشکیل خانواده و… امیدوار باشیم نگران امورات روزمره خودمان هستیم. معاونتی مانند معاونت امور جوانان دقیقا باید به همین چالشهای ذهنی ما ورود پیدا کند و اگر برنامه ریزی صورت میگیرد در صدد پاسخ به همین ابهامات، نگرانیها و نیازها باشد.
رضا ادامه داد: اگر معاونت امور جوانان صدای ما را میشنود، لازم است به آنها یادآوری کنیم که وظیفه سنگینی دارند. اگر نسل جوان امیدوار نباشد، نه جوانی جمعیتی رخ میدهد و نه توسعه اقتصادی خواهیم داشت و نه میتوانیم در این بازار رقابت شدید در دنیا سربلند باشیم.
چرا مسائل قشر جوان بای زیر سایه ورزش برود؟
در ادامه جوان دیگری به بحث اضافه شد. ابتدا از او در مورد شغل و سن و تحصیلاتش پرسیدیم. این جوان که شاهین نام داشت با لیسانس کامپیوتر در گرایش نرم افزار، یک کار پاره وقت در شرکتی برای خود دست و پا کرده بود و در آستانه ۳۰ سالگی به عنوان شغل دوم، راننده تاکسی اینترنتی هم شده است.
او که ساکن ورامین است، با بیان اینکه به نظرش تنها خبری که از معاونت امور جوانان اطلاعرسانی برجستهای از آن صورت گرفته، خبر معاون شدن «وحید یامینپور» بوده و اخبار بعدی این معاونت خیلی پررنگ و چشمگیر منتشر نشده است، گفت: من زیاد در توییتر می چرخم و معاون امور جوانان را در این فضا فعال میبینم، ولی درباره فعال بودن ایشان در جایگاه دولتی که دارند، بی اطلاعم.
شاهین افزود: حس میکنم یکی از دلایلی که معاونت امور جوانان و فعالیتهای آن در حاشیه قرار گرفته، پررنگ بودن بحث ورزش در وزارتخانه ورزش و جوانان است.
این جوان در همین خصوص تصریح کرد: ورزش حیطه پرحاشیه و جذابی است و نمیفهمم چرا بحثهای مربوط به جوانان باید زیر سلطه و سایه ورزش برود؟ مگر همه مسائل جوانان یک ردی در ورزش دارد؟ مطمئن نیستم، اما به نظرم این ادغام اشتباه بوده است. مگر نمیتوان موضوعات جوانان را در وزارتخانهای مستقل بررسی کرد یا مگر جوانان و مشکلات آنها آنقدری مهم نیست که وزارتخانهای جداگانه برای آن داشته باشیم؟! چرا مسائل قشر جوان باید زیر سایه ورزش برود؟ شاید مسئولان بگویند معاونت امور جوانان زیر سایه ورزش نیست، اما اگر نظر من را به عنوان یک جوان بپرسید، می گویم زیر سایه ورزش است.
جوانان در مورد روابط عاطفی اطلاعات کامل یا درستی ندارند
او یادآوری کرد: به نظرم از نکات دیگری که باید مورد توجه معاونت امور جوانان قرار بگیرد، آموزشهایی است که خانوادهها باید در مورد قشر جوان امروزی و نیازهای آنها ببینند و حتی فراتر از خانواده ها، شاید معاونت امور جوانان با برگزاری آموزشهای به روز برای سایر دستگاهها مانند معاونتهای دانشجویی در آموزش عالی، وزارت آموزش و پرورش و معاونت متوسطه و… بتواند از حجم چالشها و اختلافات بین نسلهای جدید و قدیم کم کند و موجب نزدیکی و درک متقابل بیشتر افراد از یکدیگر شود. ما در خیلی زمینه ها بیسواد هستیم. باور کنید خیلی از جوانان در مورد روابط عاطفی هم اطلاعات کامل یا درستی ندارند. خیلی از ما خجالت میکشیم از خانوادههایمان در مورد این موضوعات سوال بپرسیم. اصلا مگر خانواده های ما و نسل قبلی در این زمینه ها سواد کافی دارد، چرا معاونت جوانان برای سواد عاطفی دختران و پسران دوره آموزشی برگزار نمیکند؟ کجا به غیر از این معاونت جای برگزاری چنین دورههایی است؟
نتایج برنامههای معاونت امور جوانان را حتی در زندگی دوستانم هم مشاهده نمیکنم
شاهین در ادامه خاطرنشان کرد: علی رغم اینکه دوست دارم خانواده خودم را تشکیل دهم و ازدواج کنم، اما طرحهای حمایتی از ازدواج جوانان بیشتر شبیه یک جور نمایش است و فایدهای برای ما ندارد. در حقیقت حس میکنم اکثر آنچه در مورد سیاستگذاری در حوزه جوانان مطرح میشود، ایدههایی روی کاغذ است که قرار نیست محقق شود.
به گفته این جوان در دورههای قبل جوانان راحتتر میتوانستند ازدواج کنند، اما حالا حتی فکر کردن به تشکیل خانواده آنقدر استرسزا و نگران کننده است که افراد ترجیح میدهند حداقل تا بهبود اوضاع و به نتیجه رسیدن طرحهای حمایتی از جوانان، اقدامی نکنند.
شاهین در ادامه عنوان کرد: امروز من به عنوان پسری جوان در زمینههایی مانند تامین مسکن با این تورم و گرانی چه حمایت خاصی از سوی معاونت امور جوانان دریافت میکنم؟ که با پشت گرمی این حمایتها مثلا ازدواج کنم یا کسب و کار خودم را راه بیندازم و… یا کدام توافقنامه با نهادهای مرتبط بسته شده است که نتیجه مشخص برای تامین نیازهای جوانان داشته باشد که لااقل نتیجه آن را در زندگی خودم ببینم یا در زندگی سایر جوانان اطرافم مشاهده کنم؛ فرض بر اینکه من از فعالیتهای معاونت امور جوانان به هر دلیلی بیخبر هستم، ولی اگر ثمرات این معاونت گسترده و بارز بود، لااقل باید در بین دوستانم شاهد استفاده از این خدمات و حمایتها بودم، اما واقعا اینطور نیست.
با مجموعهای از کارهای نیمهتمام و نتایج نامشخص مواجه هستیم
در ادامه بررسی وضعیت معاونت امور جوانان و خدماتی که به این قشر ارائه میکند، از مسیر چهارراه ولیعصر و فضای اطراف تئاترشهر به سمت دانشگاه تهران، با مریم؛ دانشجوی کارشناسی جامعهشناسی و ریحانه؛ دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد علوم سیاسی هم صحبت شدیم و بحث فعالیتهای معاونت امور جوانان را دنبال کردیم؛ اولین نکتهای که مریم به آن اشاره کرد، عدم کارکرد سیاستگذاریهای فعلی معاونت امور جوانان در زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان بود. به گفته او، زمانی که نقشه راه روشنی وجود ندارد، زمانی که هر دستورالعملی با تغییر مدیران میانی و اصلی متحول میشود و… در حقیقت ما با مجموعهای از سیاستهای خوب و بد مواجه هستیم که هیچکدام هم به غایت خود نرسیدهاند و اصلا با این وضعیت نابسامان سیاستگذاری، نمیتوان به شناختی درست از یک معاونت و ارگان برنامه ریز رسید. علاوه بر این حتی نمیتوان کارکرد معاونت امور جوانان را به درستی و منصفانه قضاوت کرد، یعنی ما با مجموعهای از کارهای نیمه تمامی مواجه هستیم که نتایج نامشخصی دارند و همین بیثمر بودن فعالیتهای متعدد، موجب بیثمر و غیرمفید به نظر رسیدن ماهیت معاونت امور جوانان شده است.
مریم در ادامه افزود: باید دید مدیران قبلی و فعلی حوزه جوانان در کشور به کلی چه طرحهایی داشتهاند و از بین این ایدهها، کدام یک به نتیجه رسیده است و کدام یک رها شده و علت آن را پیدا کرد. به نظر میرسد در این بررسی بیشتر از آنکه با طرحهای به ثمر نشسته مواجه باشیم، با دستههای پراکندهای از ایدهها طرف خواهیم بود که نه پیوستگی درون سازمانی و نه چفت و بست و پیوستگی برون سازمانی دارند و فقط شکل کاری هستند که سالهاست دولتهای مختلف، با اتکا به این طرحهای روی کاغذ، مدعی فعالیت در حوزه جوانان میشوند.
انتقاد از تزلزل سیاستگذاریها در حوزه جوانان
این دانشجوی جامعهشناسی که در یک دفتر دکوراسیون داخلی کار میکرد، تاکید داشت: اشکال عملکردی حوزه جوانان تنها مربوط به یک سال و دوسال اخیر نیست و میتواند به مجموعه مدیریتهایی که در دولتهای مختلف در حوزه مسائل جوانان روی کار بودهاند، چنین نقدی را وارد کرد. همین مسئله نشان دهنده تزلزل سیاستگذاریهای حوزه جوانان بخصوص در معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان است.
ریحانه به عنوان آخرین جوانی که بحث را با او به اتمام رساندیم، علاقهای چندانی به صحبت در این خصوص نداشت؛ به اعتقاد ریحانه برخی موضوعات آنقدر بنیادی و ریشهای هستند که مثلا تشکیل یک معاونت در یک وزارتخانه و حتی زیرمجموعههایی با مضمون رسیدگی به امور جوانان در سایر وزارتخانههای کشور کار ثمربخشی نیست.
او در این خصوص توضیح داد: ما نه کمبود قانون داریم نه کمبود سند و آیین نامه و ایده و طرح، مشکل ما در رسیدگی به مسائل جوانان کشور در دو نکته خلاصه میشود؛ اول اینکه هنوز در خصوص تحول اندیشه در جوانان امروز و خواستههای آنها تعارف را کنار نگذاشتهایم و با برگزاری رویدادهایی دم دستی و از مد افتاده میخواهیم نسل جوان را با این سیاستگذاری و برنامه ریزیها همراه کنیم.
ریحانه تاکید کرد: در حقیقت در خیلی از ابعاد دست معاونت امور جوانان بسته است و حتی اگر بداند نیاز اصلی جوانان چیست که حتما میداند، نمیتواند این نیازها را به دلایل مختلف واقعا و آنطور که جوانان میخواهند برطرف کند. دومین دلیلعدم موفقیت معاونت امور جوانان این است که هر مدیری ساز خود را میزند و وقتی طرح و ایده و سیاستی به مرحله اجرایی شدن میرسد، ناگهان با تغییر مدیران شاهد اختراع چرخ از اول هستیم و این یعنی عقب گردی دائمی در مسیر رفع مطالبات جوانان از سوی معاونت مربوطه.
ریحانه در آخر یک اظهار کرد: وقتی من حدود شش سال پیش ازدواج کردم از دفاتر مشاوره ازدواجی که معاونت امور جوانان که آن زمان فکر میکنم سازمان بود، استفاده کردم که تقریبا برای ما هزینه ای در برنداشت، اما بعدها وقتی به دوستانم پیشنهاد دادم که از این دفاتر استفاده کنند آنها اذعان میکردند که خدمات مشاوره این دفاتر بی کیفیت شده یا از نظر آنها تعداد دفاتر آنقدر کم است که ترجیح میدهند هزینهای بیشتر بپردازند، اما به مشاورانی در دسترس مراجعه کنند. آیا همین نکته ثابت نمیکند که معاونت امور جوانان در این سالها روند رو به رشدی نداشته است؟